بیشتر مردم زندگی را به دو بخش تقسیم می کنند، زندگی پیش از مرگ و زندگی پس از مرگ! معیار خوب بودن یا بد بودن زندگی هر فرد موفقیت های کسب شده در زندگی اوست.
خیلی ها هم به زندگی پس از مرگ اعتقادی ندارند ولی تنها زندگی را تک بخشی می بینند. در دنیای برنامه نویس ها همه چیز تفکیک شده است و خیلی از مسائل جزء به جزء بررسی می شود، چون نه باید تمامی حالت ها رو در نظرگرفت و در نظر نگرفتن یک حالت برابر می شود با خطا در برنامه، من زندگی رو از دید یک برنامه نویس بخش بندی می کنم. البته زندگی پیش از مرگ رو چون فعلا تجربه همین رو دارم.
اولین بخش زندگی انسان دوران نوزادی است که به شدت وابسته به مادر است، و نیازمند این است که تحت حمایت او قرار بگیرد و این دوران به نظر من هیچ وقت تمامی ندارد چون فرزند همیشه به مادر وابسته است! موفقیت در این دوران با این معیار سنجیده می شود که کودک چه زمانی لب به سخن باز کند یا چه زمانی شروع به راه رفتن کند.
دومین بخش زندگی انسان از دید من دوران تحصیل قبل از دانشگاه است، دورانی که خود به سه بخش تقسیم شده، دوران ابتدایی که می شود از آن با نام دوران بی خیالی و سرخوشی یاد کرد. دوران راهنمایی که در این مقطع انسان دچار تغییراتی شده و از کودکی فاصله گرفته و پای به عرصه نوجوانی می نهد. که سرکشی های انسان معمولا از همین سن آغاز می شود. دوران دبیرستان هم بیشتر به دوران ابتدایی همراه با سرخوشی است البته این سرخوش بودن همراه با نگاه به آینده است، چون معمولا در همین سن عاشق می شود، یا در همین سن تصمیم می گیرد که مسیر آینده خود را مشخص کند، ( همان قصه دکتر یا مهندس شدن دوران ابتدایی که در انشا ها آورده می شد) . در همین مقطع دو دسته وجود دارند، یک عده مایل به ادامه تحصیل هستند و یک عده ترک تحصیل.
همیشه در تمامی این دوران افراد سعی می کنند از رقیبان خود بالاتر باشند و معمولا این برتری را در بالاتر بودن نمرات جستجو می کنند، برتری در تمامی این دوران با کسی است که درسش بهتر باشد، خانواده ها همیشه کس را ستایش می کنند که شاگرد اول باشد، شاید اگر بین دو نفر یکی قهرمان ورزش باشد و دیگری شاگرد زرنگ همیشه قهرمان ورزشی زیر سایه آن درسخوان قرار دارد.
بعد از پایان این دوران دسته اول ( تصمیم بر ادامه تحصیل گرفته اند) با سد بزرگی به نام کنکور مواجه میشوند، کنکور در اینجا معادلات را معمولا به هم می زند، شاگرد های زرنگ بعضی اوقات موفق به پشت سر گذاشتن این غول بی شاخ دم نمی شوند.
ادامه دارد…
—————————————————
لنگ نویس:
1- این مطلب ادامه دارد!
2- ازقبل میخواستم در این مورد بنویسم ولی اون چیزی نشده که توی ذهنم بود! امیدوارم بخش بعدی روبهتر بنویسم!
3- خودم نمی دونم چه مرگمه!
با سپاس کاوه گیــــــلانی
Filed under: حرف دل | Tagged: زندگی+تقسیم بندی | 8 Comments »