قهرمانی استقلال خوش شانسی نبود !

چنین است رسم سرای فریب ، فرازش فراز و نشیبش نشیب

esteghlal

حکایتی بود دیروز، شاید خود امیر قلعه نویی هم فکر نمی کرد که از شدت جوگیر شدن دست جلالی را ببوسد، یا جلالی هم فکر نمی کرد که ذوب آهن این چنین مغلوبش بشود … حکایت فوتبال دیروز مانند زندگی روزمره ماست ، زندگی که همیشه فکر می کنیم برایمان قابل پیش بینی است ولی همه چیز متفاوت با آنچه که در ذهن داریم به وقع می پیوندد. می شود خرده های بسیاری به امیر و تیمش گرفت ولی فعلا باید شاد بود … به راستی اگر چیزی حق کسی باشد دیر یا زود به آن خواهد رسید و به قولی اگر دیر بشود ، دروغ نمی شود.  عده ای می گویند استقلال شانس آورد ، ولی باید بگویم که شما که می گویید شانس آورد ، مگر لیگ اول را یادتان رفته بازی آخر با ملوان ؟ یا آن بازی کذایی با استقلال اهواز ؟

این شانس نیست همان حقی است که باید به حق دار می رسید !

———————————————————————————————–

لنگ نویس:

1- این هم نوشته سروش درباره قهرمانی استقلال .

2- یاد بازی های پگاه در جام حذفی به خیر . +

3- این پست هم پیشنهاد می شود برای مطالعه که خود معجونی است از وقایع این روزها ، استقلالی های عزیز برای کمی خنده بند حدودا ششم را بخوانید.

4- توئیت های دیروز هم خاطره ای شد برای خودش !

5- نکته جالب توئیت های دیروز این بود که وقتی پنالتی شد حیدثه خانم گفت گل نمیشه و ما بهش خندیدیم ولی واقعا گل نشد !

6- باز هم تاکید می کنم که خداوند به آرش برهانی رحم کرد!

7- من عاشق جوگیر شدن امیر قلعه نویی هستم 🙂

8- این هم یک فرصت طلب واقعی !

9- آرش خان سیگارچی هم به نکته درستی اشاره کرد، البته کامنت پای مطلبش را هم بخوانید 🙂

10- این هم یک تبریک دیگر برای خانواده استقلال در وبلاگستان .

با سپاس کاوه استقلالی !