بیماری توهم تب فلفلی در وبلاگستان !

بیماری فوق در بیشتر وبلاگ نویس های {چه مدعی و چه غیر مدعی} وبلاگستان مشاهده شده، از عوامل بسیار بارز بیماری مذبور می توان اشاره کرد به بعضی از نوشته های شخص  بیمار در باب مسائل فنی و تخصصی {بررسی احمقانه فیلم، داستان،تکنولوژِی، موسیقی و …} ، شخص مذبور هیچ گونه اطلاعاتی در آن مورد ندارد و به قولی نه خورده است نان گندم ونه دیده است نان گندم!  فقط بویی شنیده و فکر کرده که بوی  نان گندم است ولی غافل از این که آن بو ، بوی گاز معده مردم است نه نان گندم!

البته پزشکان متخصص هم بعضی اوقات در کشف بیماری دچار مشکل می شوند چون گاهی اوقات زبان وبلاگ نویس هم در بیان حرفش دچار روغن سوزی میشود یا به نوعی نمی تواند مفهومی را که در ذهنش است را به درستی به مخاطب بفهماند ! و همین مساله باعث جنگ افروزی های بسیار می شود ، آخرین جنگ افروزی در این باب ، جنگ گرجستان و روسیه بوده است !

—————————————————-

لنگ نویس:

1- بازگشت مسرت بخش زنده باد صورتی از دیار فانی به دیار باقی رو با نام آرش : کرم کتاب به وردپرسی های عزیز تبریک و تسلیت عرض می کنیم!

2- به نظرتون من تا به حال دچار بیماری بالا شدم ؟ خودتون چی ؟

3- اسم بیماری هم چون کاشفش خودم بودم گذاشتم توهم تب فلفلی !

با سپاس کاوه گیــــلانی

در باب اتفاقات مسخره وبلاگستان!

مثلا جریان بلگفا زندان شده و شیرازی شده فلان طور و از گوانتانامو بدتره و هزار حرف و حدیث دیگه! من نمی گم کار شیرازی درست بود ولی خود شما اگه جای شیرازی بودین چی کار می کردین؟ شیرازی و شیرزای ها رو ما با همین کار ها از خودمون رنجوندیم و کاری کردیم که کم کم دور بشن از ما! به قول یکی مرده اختیار مالش رو داره! این که نشد ما بیایم یه نابغه (حالا نه به این شدت ولی چند نفر رو سراغ دارین که مثل شیرازی باشن؟) رو مقایسه کنیم با رییس زندان! لابد اگه اون زندانبانه من و شما هم قاتل و معتاد و …! متاسفانه بعضی ها دقت نمی کنن و یا بهتر بگم انتقاد کردن رو بلد نیستن! هر چند من خودمم هم پخی نیستم ولی این دیگه حالیم میشه که به هر کسی هر طوری نمیشه توهین کرد!

آخر و عاقبت دعوای این آقا و این خانم به کجا ختم میشه؟

من خودم با طرز بیان زهرا اصلا نمی تونم کنار بیام ولی اینکه کمانگیر و بعضی ها سعی کنن خودشون رو تافته جدا بافته بدونن (شمال و جنوبی کردن وبلاگستان) کمی که نه، خیلی ناراحت کننده است!

فقط این رو می تونم بگم که شعار نباید داد! افتادگی آموز گر طالب فیضی           هرگز نخورد آب زمینی که بلند است!

—————————————————

لنگ نویس:

1- این پست به نظر من از مهرنوش محتشمی یه مقدار عجیب بود ولی از حق نگذریم که جواب جالبی داد! (فکر کنم باید نشست و دید که چه عواقبی داره)

2- متاسفانه مثل اینکه این دنیای مجازی هم فرقی نمی کنه با دنیای واقعی!

3- پست بعدیم شاید یه پست متفاوت المپیکی باشه!

4- از بچه هایی هم که توی بازی وبلاگی شرکت کردن یا قول شرکت کردن رو دادن متشکرم ولی اون هایی که … !

5- این سالومه شایگان با اینکه از پشت کنکور اومده بیرون ولی هنوز اون بالا نوشته: کیبورد نویس های یک پشت کنکوری!

6- بخوانید از رضا عظیمی در مورد زهرا و حرف هایش و بخوانید در مورد شیرازی و بلاگفایش از علیرضا!

با سپاس کاوه گیـــــلانی