کاوه در دوران کودکی!

چند روز پیش داشتم اتاقم رو تمیز میکردم اتفاقی یه عکس از دوران کودکی رو پیدا کردم، روز بعد توی ویلاگ یکی از همشهری ها دیدم که عکسی از دوران قدیمش گذاشته، پس برآن شدم که خاطراتی از گذشته رو زنده کنم! حوصله و وقت روتوش کردن عکس هارو نداشتم، ببخشید به بزرگی خودتون. در آینده باز هم از این عکس ها میذارم.

×اینجا که معلومه کجاست، دریای خزر و این هم یه قایقه، این ناخدا رو هم که می بینین خودمم!

×این عکس شاید یکی از تاریخی ترین عکس های موجود درآلبوم های خودم باشه، سمت راستی خودمم و سمت چپی هم نازلی! طبق معمول من به آینده امیدوار و خندان و خانم هم معلومه چطوریه دیگه!احتمالا دوسال دیگه دوباره میریم همین جا عکس بگیریم!(مازندران، فکر کنم پارک سی سنگان باشه)

×این هم همون جاست، من همون موقع از دستش فرار کردم ولی پنج سال پیش پیدام کرد!

× اینجا خونه ایه که من به دنیا اومدم توش، اسم محله دباغیان و یکی از چند محله قدیمیه رشته(تا آبان صبر کنین تا داستان بدنیا اومدنم رو هم بخونین)

×من هنوز هم همین طوری می خندم!

× به قول یکی از دوستان من رو بعد از این عکس تیربارون کردن!(به رنگ آبی و قرمز توجه کنین!)

لنگ نویس هم ندارم!

با سپاس کاوه گیــــــلانی!